کارگردانی علی حاتمی: شیوه های کارگردانی

کارگردانی علی حاتمی: شیوه های کارگردانی
زمان مطالعه: 5 دقیقه
0
(0)

کارگردانی علی حاتمی که یکی از مهم ترین کارگردانان ایرانی به شمار می رود از جنبه های بسیاری قابل توجه است که در این مقاله به بررسی برخی از این موارد خواهیم پرداخت.

علی حاتمی

اگر یک روز دلمان برای گذشته تنگ باشد و بخواهیم یک کارگردان انتخاب کنیم که برایمان قصه هایی قدیمی بگوید و با تصویرهایی رنگی طوری به خیال بکشاندمان که آن قصه ها خیلی قشنگ تر از واقعیت زندگی باشند حتما باید سراغ علی حاتمی برویم چرا که علي حاتمي، از تعريف كردن يك داستان قديمي بيشتر لذت مي‌برد تا تعريف كردن يك داستان امروزي؛ شايد چون با آن داستان ها خاطره‌اي شخصي داشته است و بعد خواست همگی را به فیلم تبدیل کند.

به جز محتوا که در فیلم های او منحصر به خودش بود، سبک و فرم خودش را هم در فیلمسازی داشت یعنی برای فیلم ساختن از روی دست هیچ کارگردان خارجی یا ایرانی نگاه نکرده بود و همین الگو برنداشتن نقد آثارش را برای منتقدان سخت می کرد. خود ایشان درباره ی فیلم هایش می گوید: من می خواهم به آن ظرفت سبکی، به آن ظرافت پرداخت و بافت و فرم برسم که در قالی ایرانی هست. من می خواهم قالی ببافم.

در ترکیب بندی کادرها از هنر اصیل ایرانی یعنی خط فارسی که از راست شروع می شود الهام گرفته است. این طور که سنگینی را به سمت راست کادر هدایت می کند. این فرم کلاسیک و نمابندی علی حاتمی است.

در این نوشتار به بهانه ی تولد علی حاتمی در بیست و سوم مرداد به شیوه ی او در کارگردانی پرداختیم. اگر به سبک و سیاق ایشان علاقه مند هستید با یلووال مدیا همراه باشید.

اولین کارگردانی علی حاتمی با حسن کچل

علی حاتمی ابتدا برای صحنه ی تئاتر می نوشت اما با استقبال گرم تماشاچیان از نمایش حسن کچل و با تشویق همکاران تصمیم گرفت در مقام کارگردان، نمایش حسن کچل را به فیلم تبدیل کند. حسن کچل اولین فیلم موزیکال ایرانی است که برای شروع فیلم سازی می توانست موفقیت محسوب شود. حسن کچل جلوه ای درخشان است در شیوه ی قصه گویی ایرانی است.

حسن کچل قصه ی یک کودک است در تعامل و تقابل با دنیای آدم بزرگ ها.

حسنی دنیا ندیده است همیشه در خانه بوده و دیدن هر چیزی به او شگفتی می دهد و این خصیصه حسنی یک کمدی خلق می کند و مخاطب را به خنده وامی دارد. البته سوای ایجاد کمدی بخش مهمی از فضا سازی فیلم وابسته ی دنیا ندیده بودن حسنی است به طوری که می شود این گونه فرض کرد علی حاتمی از مخاطب دعوت می کند یک بار دیگر همراه حسنی به دنیای کودکانه ی خود سفر کند و جهان را از نو ببیند و علاوه بر این هم اصلا فرض دوری نیست که رقص و آواز در کوچه و بازار را تصوری بدانیم که حسنی از حرف ها و حرکات آدم ها دارد. و اتفاقا استفاده از رنگ های قرمز، تشت سیب سرخ، فرش ها، پارچه های تزئینی، لباس ها ارتباط مستقیم دارد با روحیه و جهان بینی او.

فیلم حسن کچل پر از نماد نشانه است از سفر کودکی که در ارتباط با محیط خارج از خانه شروع به شناختن خودش و پیرامونش می کند آغاز می شود تا کسی که در نهایت شیشه عمر دیو را می شکند.

کارگردانی دلشدگان

در دلشدگان هم مثل سایر فیلم های علی حاتمی کلام بر تصاویر غالب است. کلماتی که شرح حال درونی شخصیت ها هستند. میزانسن ها رو به دوربین چیده شده، دوربین حاتمی تقریبا حرکت ندارد و نماهای دور و ثابت بخش اعظم تصاویر را تشکیل می دهند. اما در مجموع دلشدگان نتوانسته بود مثل فیلم های سابق او مخاطب را جذب کند؛

احمد طالبی نژاد نویسنده و فیلم ساز نائینی نقل می کند که در زمان اکران دلشدگان روزی در دفتر مسعود کیمیایی نشسته بودیم که علی حاتمی عرق ریزان آمد. کیمیایی پرسید کجا بودی که این همه گرما کشیدی؟ حاتمی جواب داد رو به روی سینما آزادی عده ای را دیده که در این گرما در صف ایستاده اند تا فیلم دلشدگان را ببینند، پیاده شده بود به تعداد تک تک آن ها گل خریده بود و تقدیم شان کرده بود برای تشکر از این که در این هوای گرم برای دیدن دلشدگان آمده اند.

کارگردانی دلشدگان علی حاتمی

و همچنین آقای طالبی نژاد در جای دیگر نقل می کند که در لوکیشن فیلمبرداری خانه میرزا محمود وزیر حضور داشتیم، کارگرها مشغول کار بودند یک نفر داخل چراغ فانوس های سر گذر حیاط را رنگ می کرد به او گفتم چرا چراغ را رنگ می کنی این که دیده نمی شود؛ گفت آقای حاتمی حساس است اگر داخل چراغ ها رنگ نخورد ناراحت می شوند، تصور کردم حتما با چراغ ها خیلی کار دارند اما در نهایت در فیلم دیدم که در سه لانگ شات سه چهار تا از این چراغ ها روشن است. این حد از وسواس هم عجیب بود هم کارهایش را متمایز از دیگران ساخت.

اگر در دلشدگان دقت کنید می بینید که بیشتر پرسوناژها طرح و رنگ مشخصی برای لباس هایشان دارند مثلا اکبر عبدی را بیشتر با لباس های عنابی می بینیم که رنگ گرم و چیره ای است.

لباس های فرامرز صدیقی اغلب سبز است و رنگ لباس های امین تارخ آبی است و رنگ قهوه ای برای آقای پورصمیمی. حاتمی می گوید طوری رنگ ها را گرفته ام که در صحنه های دو نفره یا سه نفره با هم ترکیب شوند و از قبل برای در کنار هم قرار گرفتن این پرسوناژها و زمینه ها و نقش های قالی و رنگ دیوارها فکر شده است. در دلشدگان به طور کلی هماهنگی میان دکور، لباس، حرکت دوربین و میزانسن وجود دارد.

شب را بی چراغ روشن کن

در کنار قصه ی غصه داری که علی حاتمی برایمان تعریف می کند، خیلی ظریف به جهان مدرن که آدم ها را تنها و تنها تر ساخته هم کنایه می زند طوری که بتوان به جرات گفت یکی از حرف های مهم فیلم گذر انسان از جهان سنتی به جهان مدرن است.

علی حاتمی بسیار اهل مدارا و حمایت از بازیگران بود؛ در سناریو اولیه مادر نقش جمال با بازی جمشید هاشم پور اصلا نبود یک روز در دفتر مسعود کیمیایی بودیم که علی حاتمی حضور داشت، در آن وقت او تهیه کننده ی هدایت فیلم بود و قرار بود کیمیایی هم در آن جا فیلمی بسازد. آن سال ها جمشید هاشم پور و سعید راد ممنوع الفعالیت شده بودند و کیمیایی گفت: فعالیت جمشید آزاد شده و اگر امکانش هست یک رل به او بده. حاتمی قبول کرد و نقش برادر عرب را برای جمشید هاشم پور تراشید.

یا در یک پلان سه دقیقه ای وقتی آقای کشاورز عبارتی از یک دیالوگ پیچیده را می خواست بگوید و دچار لکنت می شد آقای حاتمی بارها دوباره صحنه را تکرار می کرد و می گفت اصلا دلشوره نداشته باش. محمود کلاری نقل می کند که من از آقای حاتمی پرسیدم وقتی که بناست فیلم دوبله شود تلفظ دقیق واژه ها مهم است ؟ جواب داد محمد علی چند روز این روی این دیالوگ ها کار کرده و حالا من بگویم چون دوبله می کنیم اهمیت ندارد؟ خب از فردا با چه انگیزه ای کار کند؟

 

 

 

چقدر این پست مفید بود؟

برای امتیاز دادن به پست روی ستاره کلیک کنید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

0 دیدگاه